نگاهی به مراجع حل اختلاف مالیاتی |
اعمال قدرت مالیاتی یکی از نشانههای بارز حاکمیت دولت به شمار میرود و با قدرتی که قانون در اختیار دستگاه مالیاتی قرار میدهد، در طی مراحل تشخیص و وصول، دارای اختیارات گسترده و منحصر به فردی است که با توسل به این وسایل و ابزار قانونی بتوانند به موقع و به سهولت مالیات را وصول نمایند و در عین حال، حقوق مؤدیان مالیاتی را نیز رعایت کنند. الف – مراجع اداری
مؤدی ظرف سی روز پس از ابلاغ برگ تشخیص1 میتواند به مندرجات برگ تشخیص اعتراض نماید. در ابتدا جهت کوتاه نمودن مسیر رسیدگی، اعتراض به صورت اداری مورد رسیدگی قرار میگیرد. رد در این مرحله به معنای منتفی دانستن برگ تشخیص مالیات میباشد. لذا برگ تشخیص صادر و مالیات مؤدی منتفی میگردد. در مهلت مقرر معمولا برگ تشخیص جدید صادر نمینمایند بلکه برگ قطعی2 مالیات را صادر مینمایند و یا اگر اسناد و مدارک را موثر در تعدیل درآمد تشخیص دهد آن را تعدیل مینماید. ب – هیئت حل اختلاف مالیاتی بدوی
رسیدگیهای خارج از دستگاه قضایی که امروزه در اکثر قوانین مرسوم و پدید آمده است به نظر تدوینکنندگان آن تسریع در رسیدگی و جلوگیری از اطاله دادرسی است و از سوی دیگر این هیئتها یا کمیسیونها به صورت تخصصی به موضوع رسیدگی مینمایند. نکته حائز اهمیت اینکه جنبه استقلال و بیطرفی هیئت عموما مورد تردید واقع میگردد و به دفعات آرای این هیئتها در مراجع بالاتر مورد نقض قرار گرفته است. عموما نمایندگان امور مالیاتی خود را مدافع حقوق دستگاه مالیاتی میدانند، در حالی که چنین برداشت و تفسیری از قانون برنمیآید. ج- هیئت حل اختلاف تجدیدنظر
در اصلاحات قانون مالیاتهای مستقیم در سال 1380 ماده 247 از مواد قانون مالیاتها حذف گردید و در واقع رسیدگی هیئتهای حل اختلاف به صورت یک مرحلهای درآمد و اعتراض به آرای هیئت حل اختلاف فقط قابل رسیدگی در شورای عالی مالیاتی بود. لیکن به موجب قانون الحاق یک ماده به عنوان ماده 247 به قانون مالیاتهای مستقیم در تاریخ 20/2/1388 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. به موجب این ماده در صورتی که آرای هیئت حل اختلاف بدوی ظرف بیست روز پس از ابلاغ (طبق ماده 203) مورد اعتراض کتبی مؤدی یا ماموران مالیاتی قرار گیرد، قابل رسیدگی در هیئت حل اختلاف تجدیدنظر خواهد بود. - ترتیب رسیدگیرسیدگی در هیئتها اصولا به صورت حضوری است و مؤدی یا نماینده وی و نیز نماینده اداره امور مالیاتی میتوانند در جلسه رسیدگی حاضر شوند. وقت جلسه بایستی به آنان ابلاغ گردد و تاریخ ابلاغ و روز جلسه نباید کمتر از ده روز باشد. لیکن عدم حضور آنان مانع از رسیدگی هیئت نخواهد بود. د – شورای عالی مالیاتیشورای عالی مالیاتی به عنوان مرجع عالی که دارای وظایف مهمی میباشد، تلقی میگردد و در برخی موارد به عنوان بازوی مشورتی رئیس کل سازمان امور مالیاتی یا وزیر امور اقتصادی و دارایی به شمار میآید. شورای عالی مالیاتی مرکب از 25 نفر عضو که از بین اشخاص صاحبنظر، مطلع و مجرب در امور حقوقی، اقتصادی، مالی، حسابداری و حسابرسی که حداقل دارای مدرک تحصیلی کارشناسی باشند به پیشنهاد رئیس کل سازمان امور مالیاتی و حکم وزیر امور اقتصادی و دارایی منصوب میگردند. دوره عضویت اعضا سه سال میباشد و در این مدت قابل تغییر نیستند. وظایف و اختیارات شورای عالی مالیاتی به شرح زیر میباشد:
1- تهیه آییننامهها و بخشنامههای مربوط به اجرای قانون مالیاتهای مستقیم. - آرای وحدت رویه شورای عالی مالیاتیهرگاه در شعب شورای عالی مالیاتی نسبت به موارد مختلف رویههای مختلف اتخاذ شده باشد حسب ارجاع وزیر امور اقتصادی و دارایی یا رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور یا رئیس شورای عالی مالیاتی هیئت عمومی شورای عالی مالیاتی با حضور رئیس شورا و روسای شعب تشکیل خواهد شد و موضوع مورد اختلاف را بررسی کرده و نسبت به آن اتخاذ نظر و اقدام به صدور رای مینمایند. رای هیئت عمومی که با دو سوم اعضا اتخاذ میگردد برای شعب شورا و هیئتهای حل اختلاف در موارد مشابه لازمالاتباع است. هـ - هیئت مقرر در ماده 251 ق.م.م مکرراین مرجع رسیدگی به عنوان یکی از طرق شکایت فوقالعاده رسیدگی به شکایات از مالیاتهای قطعی میباشد که به علت انقضای مهلتهای اعتراض قابل طرح در مرجع دیگری نیست. همچنین در مورد مالیاتهای غیرمستقیم نیز این جاری است. دستور رسیدگی در این مرجع که با وزیر امور اقتصادی و دارایی میباشد به هیئتی مرکب از سه نفر به انتخاب وزیر ارجاع میگردد. رای اکثریت قطعی و لازمالاجرا میباشد. طبیعی است که آرای این هیئت سه نفری نیز قابل شکایت در دیوان عدالت اداری میباشد. و – دیوان عدالت اداری
دیوان عدالت اداری به عنوان مرجع قضایی بر عملکرد دستگاههای اجرایی و هیئتها و کمیسیونها نظارت دارد و این نظارت از طریق رسیدگی قضایی صورت میگیرد. لذا این نظارت به سه طریق میباشد: پیشنهاد:مراجع مختلف حل اختلاف مالیاتی که در جهت تسریع رسیدگی و اجرای عدالت مالیاتی میباشند، میتوان بیان داشت که افزایش توان نیروهای دستگاه مالیاتی و آموزش مستمر آنها باعث جلوگیری از این همه اطاله دادرسی خواهد شد و این چنین عدالت مالیاتی که منظر نظر قانونگذار است، بهتر قابل اجرا میباشد. پینوشت:
1- هرچند قانون مالیاتها به تعریف برگ تشخیص نپرداخته است ولی میتوان این چنین تعریف نمود «برگهای که ماخذ مالیاتها و میزان تعلق مالیات در آن درج گردیده است که پس از ابلاغ امکان اعتراض به آن وجود دارد.» |
URL : http://www.shkhosravipour.com/index.php?ToDo=ShowArticles&AID=1969 |