قصاص سرانجام قاتل راننده آژانس.

قصاص سرانجام قاتل راننده آژانس

جوانی که همکار سابق خود در آژانس را به قتل رسانده بود، با حکم دادگاه به قصاص محکوم شد

 

جوانی که همکار سابق خود در آژانس را به قتل رسانده بود، با حکم دادگاه به قصاص محکوم شد.
اردیبهشت سال گذشته، خانواده مرد میانسالی با حضور در دادسرای جنایی تهران مدعی شدند پدر خانواده به نام رحمت، از یک روز قبل از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.تحقیقات از محل کار این مرد که یک آژانس بود آغاز و مشخص شد صبح روز قبل، وی به درخواست یک مسافر از آژانس خارج شده و دیگر از وی خبری نیست.
در ادامه تحقیقات مشخص شد، فرد مفقود شده همان روز با خودروی خود در حوالی پارک وی با یک خودرو تصادف کرده است اما از اظهارات فردی که با وی تصادف کرده بود هم سرنخی پیدا نشد تا اینکه 9 روز بعد جسد وی در حالی که کنار یکی از جاده‌های خروجی تهران رها شده بود کشف شد.
حدود یک هفته بعد، خودروی مقتول نیز در حالی که مرد ناشناسی سوار آن بود شناسایی و متوقف شد؛ راننده خودرو مدعی بود که خودرو را از پسرش تحویل گرفته است. پسر وی نیز به نام میلاد که از همکاران سابق مقتول بود،‌شناسایی و دستگیر شد و بعد از اینکه تلاش کرد پلیس را از رسیدن به اصل موضوع منحرف کند، به ارتکاب قتل رحمت اعتراف کرد.
با اعتراف میلاد به ارتکاب قتل، قرار مجرمیت وی از سوی دادسرای جنایی تهران صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد که شنبه هفته گذشته به ریاست قاضی محمدسلطان همتیار برگزار شد.
بعد از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان و همچنین درخواست اولیای‌دم مبنی بر قصاص متهم، میلاد در جایگاه قرار گرفت و در تشریح حادثه گفت: حدود یک سال قبل از حادثه با مقتول همکار بودم؛ او دچار انحراف اخلاقی بود و از من می‌خواست به خواسته‌های شیطانی او تن بدهم.
وی ادامه داد: او بارها قصد داشت مرا مورد آزار و اذیت قرار دهد اما من اجازه ندادم. تا اینکه من از آژانس رفتم و تصمیم گرفتم این کار او را تلافی کنم.
روز حادثه از تلفن عمومی با آژانس تماس گرفتم و درخواست کردم که مقتول را به صورت در اختیار به آدرسی که گفتم بفرستند.متهم گفت: مقتول به آدرس آمد و از او خواستم مرا به آدرسی ببرد،
او دوباره حرف‌های قبلی را تکرار کرد؛ در خیابان ولیعصر دو لیوان شیرموز خریدم و قرص‌های خواب‌آوری که از قبل خریده بودم را داخل آن ریختم. حدود نیم ساعت بعد از اینکه آن را خورد، حالش بد شد و با یک خودرو تصادف کردیم.
وی افزود: با کمک راننده‌ای که با آن تصادف کرده بود، او را به صندلی شاگرد آوردم و به سمت یکی از راه‌های خروجی تهران رفتیم و آن جا او را رها کردم. فکر نمی‌کردم او کشته شود، فقط می‌خواستم او مدتی دنبال خودروی خود بگردد تا از کاری که با من کرده بود، پشیمان شود.بعد از اظهارات متهم، قاضی همتیار ختم جلسه را اعلام و بعد از مشورت با مستشاران دادگاه،‌متهم را به 10 سال حبس،‌تحمل 100 ضربه شلاق و قصاص محکوم کرد.


URL : http://www.shkhosravipour.com/index.php?ToDo=ShowArticles&AID=2143